زمان تقریبی مطالعه: 25 دقیقه
 

تمهید القواعد (ابن ترکه)





تمهید القواعد، کتابی در عرفان نظری به عربی ، اثر صائن الدین علی بن محمد تُرکه اصفهانی، حکیم و عارف قرن هشتم و نهم است.


۱ - معرفی کتاب



در مقدمه كتاب در مورد عنوان و نام آن چنين آمده است «و قد سمي بعد فراغه بكتاب التمهيد في شرح رسالة قواعد التوحيد» بنابر اين عنوان اصلى كتاب، التمهيد في شرح رسالة قواعد التوحيد است كه بعدها به تمهيد القواعد شهرت يافت.
عبارت مؤلف حاكى از اين است كه اين عنوان از ابتداى تأليف در نظرش نبوده و پس از پايان يافتن كتاب و مناسبتى كه بين شرح و متن پديدار گشته، آن را به اين نام ناميده است. هر چند تعبير «قد سمي بعد فراغه... » روشن نمى‌سازد كه مؤلف خود اين نام را بر كتاب نهاده يا به پيشنهاد ديگران اين عنوان انتخاب گرديده است.
انتخاب عنوان التمهيد براى اين كتاب از آن جهت است كه در اين شرح، اصول و قواعدى فراهم آمده و نكاتى از حکمت و عرفان بيان شده كه فهم آنها زمينه‌ساز فهم دقيق رساله عميق «قواعد التوحيد» است.

۱.۱ - نوع نگارش


اين كتاب شرحى غير مزجى است به طريق «قال - أقول» بر رساله ارزشمند قواعد التوحيد تأليف ابو حامد محمد اصفهانی مشهور به تركه، مؤلف الحکمة المنیعة و الحکمة الرشیدیة و الاعتماد الکبیر كه از حكماى بزرگ مشاء در عصر خود بوده و سرانجام به روش عرفان و تصوف روى آورده و آثار ارزشمندى در اين رشته پديد آورده است كه رساله توحید القواعد از آن جمله است.
شارح در معرفى اين رساله مى‌گويد: «و أما الرسالة التي صنفها مولاي و جدي - أبو حامد محمد الأصفهانی - المشتهر ب«تركه» قدس‌سره فإنه مع جعلها مشتملة على البراهين القاطعة و الحجج الساطعة على أصل المسألة وفق ما ذهب إليه المحققون، قد بالغ في دفع تلك الشبهات بلطائف بيانه، و بذل الجهد في إماطة تلك الأذيات بمكابس تبيانه، بحيث لا يبقى لمن له أدنى دربة في العقليات شائبة خدشة فيما هو الحق من تلك اليقينيات، لكن لبعد غوره في الحكميات و علو طوره في البرهانيات، قد قصرت فهوم أكثر المستفيدين عن مرامي مقاصده المنيعة... »
بر طبق اين بيان، رساله قواعد التوحيد مهمترين مسأله را در عرفان نظرى كه توحید وجود است با ادله و براهين روشن و قطعى به اثبات رسانده و شبهات و ايراداتى را كه پيرامون اين مسأله موجود است دفع نموده، و راه را براى فهم درست آن هموار ساخته است.
با اين توضيح موضوع كتاب تمهيد القواعد نيز كه شرح و بسط رساله قواعد التوحيد است روشن گرديد و معلوم شد كه اين كتاب به عنوان يكى از منابع مهم در عرفان نظرى به شرح و توضيح توحيد وجود و اثبات آن و بيان مبانى عقلى و عرفانی در اين مساله و دفع شبهات و ايرادات از آن پرداخته است.
مؤلف كتاب، علی بن محمد بن افضل الدین محمد ترکه خجندی اصفهانى ملقب به صائن الدین و مکنی به ابو محمد است كه در سال ۸۳۵ ه. ق وفات يافته، افضل الدين محمد همان ابو حامد محمد اصفهانی است كه مؤلف رساله قواعد التوحيد و جد شارح مى‌باشد.

۲ - تاريخ تأليف



تاريخ آغاز و انجام تأليف كتاب تمهيد القواعد روشن نيست. مؤلف در مقدمه كتاب در مقام عذرخواهى از وجود لغزشهاى احتمالى در كتاب مى‌گويد: «على أنني في فترة شاغلة عن طريق المباحثة و اشتغال صارف عن المطالعة و القيل و القال... »، و اين عبارت حاكى از اين است كه كتاب در زمانى تأليف شده كه مؤلف به دليل وجود موانعى از بحث و گفتگو و مطالعات نظرى به دور بوده است. اما معلوم نيست اين فترت مربوط به زمان بازگشت صائن الدين از عراق بوده كه بعد از مرگ تيمور در سال ۸۰۷ ه. ق صورت گرفته است يا در دوران مسافرتهاى پانزده‌ساله او اتفاق افتاده است.
اما با رجوع به تأليفات ديگر او مى‌توان زمان احتمالى نوشته شدن اين كتاب را به دست آورد. مثلا اين كتاب بايد قبل از سال ۸۰۸ ه. ق تأليف شده باشد زيرا در رساله مناظرات خمس « عقل و عشق » به كتاب تمهيد ارجاع داده شده است چنانكه در صفحه ۵۰
[۱] تمهيد القواعد ، ابن ترکه، ص۵۰.
مى‌گويد: «تحقيق تطبيق بين العالمين، اينجا مجالش تنگ است، در كتاب تمهيد بطلبند كه آنجا بتمامه مبين گشته» و اين رساله در سال ۸۰۸ ه. ق پايان يافته است.

۳ - انگيزة تأليف



آنچه را كه مؤلف كتاب به عنوان عوامل و انگيزه‌هاى اصلى در تأليف كتاب معرفى نموده عبارتند از:
۱- اهميت مسأله توحید در وجود كه عالى‌ترين مرحله توحيد و فراتر از توحيد واجب و توحيد خالق و توحيد رب و مدبر است. مساله‌اى كه نيل به كنه آن غايت آمال عارفان متفكر و حكيمان متأله است.
۲- صعوبت دستيابى به اين هدف كه از طريق تلفيق برهان و عرفان و حركت در پرتو وحی و شریعت حاصل مى‌گردد و نيل به آن با برهان عارى از شهود و يا شهود ناهماهنگ با وحى ممكن نيست.
۳- پرداختن رساله قواعد التوحيد به مساله توحيد وجود و اثبات آن با مبانى حكمى و دفع شبهات از آن به بهترين وجه ممكن.
۴- عميق بودن رساله قواعد التوحيد به گونه‌اى كه بسيارى از استفاده‌كنندگان از فهم مقاصد و مبانى آن ناتوانند.
شارح پس از اشاره پراكنده به موارد ذكر شده مى‌گويد: «فحاولت حين مذاكراتي مع بعض المشاركين في التحصيل من خلص الإخوان أن أكشف قناع الإيجاز عن وجوه مخدرات تلك العبارة بأوضح بيان، تعميما لقواعدها المنيفة و تتميما لعوائدها الشريفة، مشيرا إلى معظم أصول أهل الكشف و أمهات قواعدهم، موميا إلى معاقد تلك المباحث و كليات مقاصدهم حافظا للألفاظ المتداولة بينهم و عباراتهم، مراعيا للمناسبات المعتبرة بين مصطلحاتهم و مستعاراتهم حذرا من أن يفهم خلاف المراد، فينقضي إلى الحبط في البحث و الفساد»

۴ - روش ابن تركه در تمهيد القواعد



۱- چنانكه قبلا اشاره شد شارح در اين كتاب به روش غير مزجى و به طريق« قال - أقول» به شرح و بسط مضامين رساله قواعد التوحيد پرداخته است.
۲- تكيه بر توضيح عبارات متن از ويژگى‌هاى مقبوليت هر شرح است كه اين خصوصيت در تمهيد القواعد به خوبى رعايت شده است، وى در اشاره به اين خصوصيت مى‌گويد: «فحاولت... أن أكشف قناع الإيجاز عن وجوه مخدرات تلك العبارة بأوضح بيان».
۳- شارح به تبع متن در هر مساله در صورتى كه شبهات و ايراداتى وجود داشته باشد در حد امكان به اتقان و استحكام آن شبهات پرداخته و بر آنها اقامه دليل نموده و سپس ضعف آنها را آشكار ساخته و چنان بحث را پيش برده كه راه هر گونه توجيه و انكار بر اشكال‌كنندگان بسته شود.
در ارتباط با اين خصوصيت، شارح در مورد ماتن مى‌گويد: اعلم أن من عادة المصنف، كما علم من تصفح كلامه في سائر كتبه، أن يقرر أولا عند إثبات المطالب النظرية كلام الخصم بما استدل به عليه بأوثق بيان، و يجتهد في تأسيس قواعده و تشييد معاقده حسب الإمكان، ثم يشرع ثانيا في تبين موارد شكوكه و مشتبهاته و قطع مواد شبهاته، فأراد أن يسلك في هذه الرسالة مسلكه المعتاد».
۴- در موارد لزوم به نقل قول از بزرگان حکمت و عرفان پرداخته و با تمسك به اقوال آنان زمينه را براى فهم مقاصد كتاب و قبول آنها از طرف مخاطبان كه عمدة اهل نظر هستند فراهم نموده‌است زيرا كه عادت اهل نظر بر اين است كه استناد به اقوال بزرگان در هر مطلبى، موجب اطمينان و اعتماد آنان گرديده و قبول آن را بر آنها آسان مى‌سازد شارح در مقدمه كتاب مى‌گويد: «و اعلم أن أكثر مباحث هذا الكتاب لبعده عن الطبايع، و غرابته عن الأذهان منطوية على نصوص المشايخ لما أنها عرضة لأنظار أهل الاستدلال و قلما يوجد فيهم الناقد البصير، فلا بد من التعرض فيها، لما يصلح لأن يستند إليه، و يعتمد عليه، على ما اقتضت عادتهم، و جرت عليه استفادتهم و إفادتهم، ليطمئن به قلوبهم بعض الاطمئنان».
۵- در توضيح مباحث متن تلاش شده است مبانى حكمى و عرفانى آن مورد بررسى قرار گيرد تا از طريق توضيح و تبين مبانى، فهم مقاصد كتاب آسان گردد.
۶- در صورتى كه مقاصد متن به استدلالى جز آنچه ماتن آورده نيازمند باشد، شارح به بيان آن استدلالها پرداخته است و نيز شبهات و ايراداتى را كه ديگران مطرح نموده‌اند و يا قابل طرح است پاسخ مى‌گويد.
۷-تلفيق شهود و برهان از شيوه‌هايى است كه شارح در اكثر تأليفات خود بكار گرفته و در اين كتاب نيز اين شيوه به خوبى نمايان است، روشى كه براى قابل فهم شدن حقايق عرفانى بسيار مؤثر است و ماتن نيز بر اهميت آن تأكيد نموده و مى‌گويد: «و أردنا أن نقرر تلك المسألة على طريق المناظرين و أن نسلك مسلك المناظرة مع الطاعنين و نثبتها بحجج قوية ندفع بها عنها طعن المنكرين و نشد بها رغبة الطالبين».

۵ - تاریخ کتابت



نام کامل آن کتاب التمهید فی شرح رساله قواعدالتوحید است.
[۲] علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۱.
این کتاب شرح قواعدالتوحید ابوحامد صدرالدین محمد ترکه اصفهانی، حکیم و عارف سده هفتم و هشتم و جد شارح، است. تاریخ نگارش این اثر در نسخه چاپ شده آن نیامده، اما در گزارشهایی که از مجموعه رسائل خطی صائن الدین در دست است،
[۳] محمدتقی دانش پژوه، «مجموعه رسائل خجندی»، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۱۱.
[۴] علی مدرس موسوی، «احوال و آثار صائن الدین ترکه اصفهانی»، ج۱، ص۱۱۷.
در زیر تمهیدالقواعد عبارت « دوشنبه ۸۳۰ در شیراز » آمده که احتمالاً تاریخ کتابت آن است.

۶ - مسئله توحید



تمهیدالقواعد با حمد خدا و سلام به پیامبر اکرم و آل و اصحاب او شروع می‌شود. این کتاب فاقد هرگونه فصل بندی است و چون همراه با متن کامل قواعدالتوحید به دست ما رسیده، تنها نشانه تشخیص آن از متن این است که در هر موضوعی متن با ذکر کلمه «قال» و سپس شرح آن با ذکر واژه «اقول» آمده است.
صائن الدین نظرگاه عرفانی خود را در باره توحید از نظرگاه عقل گرایانِ طرفدار حجت و برهانِ صرف جدا می‌کند. به اعتقاد وی،
[۵] صائن الدین، ص ۴ـ ۵.
مسئله توحید را بدانگونه که اهل کشف و شهود درک کرده اند، عقل گرایانِ درگیر حجت و برهان درک نکرده اند، مگر کسانی از آنان که هم دارای مرتبه استدلال عقلی باشند هم واجد مرتبه شهود ذوقی .
[۶] صائن الدین، ص ۶ـ۷.


۷ - دیدگاه صائن الدین درباره علم الاهیِ



صائن الدین موضوع علم الاهیِ عرفان را وجود مطلق می‌داند. زیرا لفظ وجود به لحاظ حیطه و شمول، عامترین معنا و از جهت امکان درک ، معروفترین تصور و به لحاظ تعقل و حصول، قدیمترین معقول و محصول ذهن است.
[۷] صائن الدین، ص ۱۸ـ۱۹.
وی یادآوری می‌کند که اعتبار وجود به عنوان موضوع مابعدالطبیعه با اعتبار آن به عنوان موضوع عرفان فرق دارد.
[۸] صائن الدین، ص ۱۴ـ۱۷.


۸ - معانی واژه ها



مؤلف، بعد از بحث اجمالی در باره مبادی تصوری و تصدیقی عرفان و مسائل آن، به معانی برخی واژه های متداول و مشترک در عرف حکیمان مشائی و عارفان ، مانند واژه وجود، پرداخته است. به اعتقاد وی، وجود نزد فیلسوفان مشائی، امری زائد بر ماهیات است و نسبت ماهیات با وجود مانند نسبت اجسام با مکان است،
[۹] صائن الدین، ص ۲۶ـ۲۷.
اما نزد عارفان، وجود امری زائد بر ماهیات و موجودات نیست، بلکه موجودات، مظاهر و تجلیات متنوع یک حقیقت واحد (وجود مطلق) هستند که به اعتبار اضافاتی که در ذهن پیدا می‌کنند، از یکدیگر متمایز می‌گردند.
[۱۰] صائن الدین، ص ۳۲.
صائن الدین عقیده خود را با نقل مطلبی از انشاءالدوائر ابن عربی (متوفی ۶۳۸) و اظهار شگفتی از استدلال شیخ اشراق ( سهروردی ، متوفی ۵۸۷) بر اعتباری بودن وجود، تقویت و تثبیت می‌کند.
[۱۱] صائن الدین، ص ۳۲ـ۳۳.
وی بعد از بحثی گذرا در خصوص معنای واژه کَون، معانی وحدت ، فَرق وحدت و کثرت ، حقیقی بودن وحدت و اعتباری بودن کثرت،
[۱۲] صائن الدین، ص ۳۴ـ۴۷.
با نقل اولین مطلب قواعدالتوحید ــ که توحید در مذهب عارفان از مسائل دشوار است و افکار عالمانِ اهلِ جدل (متکلمان) و فاضلانِ اهلِ بحث (حکیمان مشائی) از درک آن ناتوان است ــ شرح خود را آغاز می‌کند.
[۱۳] صائن الدین، ص ۴۸.


۹ - اشتراک معنوی وجود



اولین بحث مهم تمهیدالقواعد، اشتراک معنوی وجود است. صدرالدین حکم به اشتراک معنوی وجود داده و صائن الدین در سبب این‌که چرا اولین حکم کتاب، حکم به اشتراک معنوی وجود است، گفته است که از این حکم می‌توان به عنوان واسطه برای اقامه برهان بر احکام دیگر، مانند حکم به وجوب و وحدت وجود، استفاده کرد. صائن الدین برای اثبات اشتراک معنوی وجود، مطالب برخی کتابهای فلسفی مؤلف را نقل کرده و برهانی نیز آورده است.
[۱۴] صائن الدین، ص ۵۵.
[۱۵] عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۵۱.

مسئله حقیقی بودن وجود بحث بعدی کتاب است، چون با اعتباری بودن وجود، سخن گفتن از وحدت وجود بی معنا می‌گردد؛ ازینرو، شارح به تبعِ مؤلف ــ که در کتابهای دیگر خود، مانند الاعتمادالکبیر و الحکمه المنیعه و الحکمه الرشیدیّه، برای حقیقی بودن وجود برهان آورده و قول شیخ اشراق را در باره اعتباری بودن وجود باطل دانسته ــ حقیقی بودن وجود را به اثبات می‌رساند.
[۱۶] صائن الدین، ص ۵۶ـ۵۷.


۹.۱ - استدلال درباره وجوب ذاتی حقیقت وجود


سپس وجوب حقیقت وجود مطرح می‌شود. صائن الدین، بعد از نقل و بسط استدلال صدرالدین در باره وجوب ذاتی حقیقت وجود، پنج دلیل دیگر برای اثبات آن می‌آورد و به اشکالها پاسخ می‌دهد.
[۱۷] صائن الدین، ص ۶۰ـ۶۳.
وی می‌گوید که آن حقیقت مقید به هیچ قیدی، حتی قید اطلاق ، نیست.
[۱۸] صائن الدین، ص ۶۴ـ۶۵.
[۱۹] عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۷۴.
در ادامه، کلی بودن و صدقِ طبیعتِ واجب بر افراد کثیر، رد می‌شود، خواه مانند کلی حقیقی دارای افراد حقیقی باشد، و خواه مانند کلی فرضی افراد اعتباری ذهنی داشته باشد و برهان نقضی مشائیان در این باره نقل و نقد می‌گردد.
[۲۰] علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۷۱ـ۷۴.
بحث به اینجا منتهی می‌شود که چگونه تحقق افراد برای طبیعت واجب ، محال است در حالی که آن طبیعت متشخص و متعین است.
[۲۱] صائن الدین، ص ۷۴.
بنابراین، مسئله چگونگی تعین طبیعت واجب پیش می‌آید که مؤلف و شارح از دیدگاه خود به بیان رمز متعین بودن طبیعت واجب و صورتهای چهارگانه تعین می‌پردازند.
[۲۲] صائن الدین، ص ۸۷ ـ ۹۵.

بعد از ذکر برهان اهل عرفان بر وجوب وجود مطلق و طرح و نقد اشکالهای حکیمان مشائی،
[۲۳] صائن الدین، ص ۹۵ـ۱۰۹.
بحث هویت مطلق وجود واجب و کیفیت نشئت گرفتن اسمای حسنی از آن بیان می‌شود و شارح با استناد به سخنی منسوب به امام صادق علیه‌السلام، که «جمعِ بدون تفرقه، زندقه، و تفرقه بدون جمع، تعطیل و جمع بین این دو توحید است»، به شرح دیدگاه مؤلف می‌پردازد.
[۲۴] صائن الدین، ص ۱۱۵ـ۱۱۶.

علم واجب به ذات خود، علم او به صفات لازمه ذات و به آنچه صفات مستلزم آن است، در فصل بعدی مطرح می‌گردد و آرای مشائیان در باره علم واجب به ذات خود و به غیر نقل و نقد می‌شود.
[۲۵] صائن الدین، ص ۱۳۳ـ۱۳۷.
در ادامه، بحث فیض اقدس و فیض مقدّس پیش می‌آید. بدین شرح که ظهور ذات و صفات و لوازم صفات برای ذات، در تعین اول به فیض اقدس است. در این فیض برای هیچ‌یک از کثرات، ظهور و تمایز مصداقی و عینی وجود ندارد، اما واجب تعالی در تعینی دیگر به گونه ای ظاهرتر تجلی می‌کند و با فیضی دیگر، که فیض مقدّس نامیده می‌شود، ظهوراتی را‌ به‌طور عینی در خارج متجلی می‌کند. با فیض مقدّس ــ که در زبان اهل عرفان، نَفَس رحمانی نیز نامیده می‌شود ــ هستی تحقق می‌پذیرد و اعیان خارجی ظاهر می‌شوند.
[۲۶] صائن الدین، ص ۱۴۱ـ۱۶۶.


۹.۱.۱ - مرتبه انسانیت


در باره عالَم یا مرتبه انسانیت، دیدگاه مؤلف و شارح این است که این مرتبه، جامع جمیع مراتب ظهور و آخرین و کاملترین مرتبه آن است، اما این نظرگاه عاری از اشکال نیست؛ ازینرو، مؤلف و شارح به طرح انتقادات پرداخته و بدانها پاسخ گفته اند.
[۲۷] صائن الدین، ص ۱۶۷ـ۱۷۲.


۹.۱.۲ - ضرورت وجود انسان


سپس مسئله ضرورت وجودِ انسان کامل و جامعیت و کمال او مطرح می‌شود و صائن الدین،
[۲۸] صائن الدین، ص ۱۷۶.
با نقل قولی از رساله انشاءالدوائر ابن عربی ، برهانی بر آن اقامه می‌کند و ایراداتی را که ممکن است بر اساس قواعد نظری و ضوابط جدلی بر مبادی نظری این برهان گرفته شود، ذکر می‌کند و به آن‌ها پاسخ می‌گوید.
[۲۹] صائن الدین، ص ۱۷۲ـ۲۰۲.
علاوه بر ایرادات نظری، اشکالاتی ناظر به مبادی عملی عرفان مطرح می‌شود، از جمله این‌که تحصیل کمالی که در عرفان عملی به آن توصیه می‌شود، محال است، زیرا اهل عرفان، کمال مطلق را کمالی می‌دانند که بر فرض وصول، هرگز نمی‌توان آن را با علم حصولی در معرض تصور و تصدیق قرار داد، بدین معنا که قوه عاقله هرگز نمی‌تواند از کمال مطلق صورتی عقلی انتزاع کند و از این طریق به ادراک آن نایل آید.
[۳۰] صائن الدین، ص ۲۰۶ـ۲۱۲.
صائن الدین در پاسخ می‌گوید که عقل از وصول بی واسطه به برخی حقایق پنهان ناتوان است و آن‌ها را با کمک قوه دیگری که از خودش شریفتر است، در می‌یابد، اما بعد از وصول به واسطه این قوه، آن حقایق نیز مانند مُدرَکات دیگر در دسترس عقل قرار می‌گیرد.
[۳۱] صائن الدین، ص ۲۴۸ـ۲۴۹.


۹.۱.۳ - اشکال


اشکال دیگری که مؤلف و شارح مطرح می‌کنند، این است که اهل عرفان کارهایی را توصیه می‌کنند که سلامت و اعتدال مزاج را از بین می‌برد و موجب خیالات و توهمات می‌شود.
[۳۲] صائن الدین، ص ۲۵۲.
در پاسخ به این اشکال، خطوط کلی برنامه های عملی عرفان بازگو می‌شود تا از این طریق آشکار گردد که بسیاری از روشها و اعمال منسوب به اهل عرفان تهمت است و نیز عقلی و شرعی بودن روشهای راستین روشن شود. نهایتاً، به نظر مؤلف و شارح شرطی که در فلسفه معتبر است، در تصوف هم معتبر است و رفع موانع و اجتناب از آنچه موجب خروج مزاج از اعتدال می‌گردد و در نظر گرفتن آنچه مزاج را معتدل می‌کند، هم در تصوف و هم در فلسفه ضروری است.
[۳۳] صائن الدین، ص ۲۶۰ـ۲۶۲.


۱۰ - تحصیل علوم حقیقی و نظری



آخرین مطلب تمهیدالقواعد، توصیه به تحصیل علوم حقیقی و نظری، از جمله منطق، برای سالک است تا از آن‌ها به عنوان معیار معارف ذوقی استفاده کند و کشفهای راستین را از توهمات تشخیص دهد.
[۳۴] صائن الدین، ص ۲۷۰ـ۲۷۳.
البته این توصیه برای سالکی است که مرشد ندارد. برای سالکی که مرشد داشته باشد، در هر منزل و مقامی به حسب استعداد، علوم ویژه ای هست که سالک به هر اندازه در این علوم پیشرفت کند، معیار آن علوم متناسب با استعدادش در اختیارش قرار می‌گیرد.
[۳۵] صائن الدین، ص ۲۷۴.


۱۱ - منبعی براب مطالعه حکمت شیعی



صدرالدین ترکه اصفهانی در نگارش قواعدالتوحید از کتابهای فلسفی خود (مانند الاعتمادالکبیر، الحکمه الرشیدیّه، و الحکمه المنیعه) بهره برده و خواننده را به آن کتابها ارجاع داده است.
[۳۶] تمهیدالقواعد، ص ۵۵ ـ۵۶.
[۳۷] تمهیدالقواعد، ص ۱۴۴.
[۳۸] تمهیدالقواعد، ص ۱۶۱.
صائن الدین نیز هر جا از کتابهای فلسفی دیگر استفاده کرده به نام اشخاص یا اثرشان اشاره نموده
[۳۹] تمهیدالقواعد، ص ۱۵- ۶۱.
و البته بیشترین بهره را از انشاءالدوائر و فصوص الحکم ابن عربی برده است.
[۴۰] تمهیدالقواعد، ص ۱۷۶.
[۴۱] تمهیدالقواعد، ص ۱۸۶.

به گفته هانری کوربن ،
[۴۲] هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۴۶۹.
تمهیدالقواعد برای مطالعه حکمت شیعی بسیار مهم است. سیدجلال الدین آشتیانی آن را بهترین اثر در اثبات وجود مطلق و برخی مسائل مترتب بر آن دانسته است.
[۴۳] علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۲.
محسن جهانگیری آن را از کتابهای محکم و معتبر در عرفان نظری شمرده و نام مؤلف آن رادر عداد شارحان و مبلّغان عرفان وحدت وجودی ابن عربی آورده است.
[۴۴] محسن جهانگیری، محیی الدین بن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، ج۱، ص۴۳۳ـ۴۳۴.


۱۲ - تدریس کتاب تمهیدالقواعد



تمهیدالقواعد از آغاز تألیف همواره نزد اصحاب عرفان و حکمت اهمیت خاصی داشته و بر جریانهای حِکْمی و عرفانی بعدی اثر گذاشته است
[۴۵] محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۴۹۳ـ ۴۹۵.
و سالها کتاب درسی بوده است. برخی از استادانی که آن را تدریس می‌کرده اند، عبارت‌اند از: سیدرضی لاریجانی ، آقامحمدرضا قمشه ای ، آقامیرزا هاشم اشکوری ، آقامیرزا محمود قمی ، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی ، سیدمحمدکاظم عصار تهرانی ، محمدحسین فاضل تونی ، محمدحسین طباطبائی
[۴۶] عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۷.
عبداللّه جوادی آملی نیز آن را تدریس کرده و حاصل تدریس خود را به صورت کتابی به نام تحریر تمهیدالقواعد چاپ کرده است (تهران ۱۳۷۲ ش).

۱۳ - دست نوشته‌ها و چاپ‌ها



با توجه به اين كه كتاب تمهيد القواعد مدتها در حوزه‌هاى اصفهان و تهران و قم از متون آموزشى عرفان نظرى بوده نسخه‌هايى از آن توسط علاقه‌مندان به اين رشته استنساخ گشته و دست‌نوشتهاى متعددى از آن بجاى مانده است يكى از دست‌نوشتها دست‌نوشتى است كه در حوزه تهران تدريس مى‌شده و همين نسخه را مرحوم حاج شيخ احمد شيرازى در سال ۱۳۱۵ ه. ق به چاپ رسانيده است كه اغلاط و افتادگى‌هاى فراوانى در آن وجود دارد.
مرحوم ميرزا محمود قمى از شاگردان برجسته مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای از روى كتابى كه استادش تدريس مى‌نموده نسخه‌اى فراهم آورده كه آن نيز مغلوط است و افتادگيهاى زيادى در آن به چشم مى‌خورد (مقدمه تمهيد القواعد استاد سید جلال الدین آشتیانی ) پس از چاپ كتاب در سال ۱۳۱۵ ه. ق نسخه‌اى از هرات به تهران آوردند كه از روى نسخه شارح يا يكى از تلاميذ او استنساخ شده است و بسيارى از نسخه‌هاى ديگر با اين نسخه مقابله و تصحيح شد. از جمله مرحوم ميرزا احمد آشتيانى در هنگامى كه كتاب را نزد استادش مرحوم آقا ميرزا هاشم گيلانى قرائت مى‌نمود، نسخه خود را با نسخه هرات مقابله نمود و نتيجه آن پديد آمدن نسخه كاملى از كتاب بود كه از هر حيث قابل اعتماد است.
اين كتاب در سال ۱۳۹۶ ه. ق با تصحيح و تعليق و مقدمه استاد سيد جلال الدين آشتيانى و به همت انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران به چاپ حروفى رسيد و در سال ۱۳۶۰ ه. ش تجديد چاپ گرديد.

۱۴ - نسخه موجود در برنامه



۱- نسخه موجود نسخه‌اى است از چاپ دوم كتاب در سال۱۳۶۰ ه. ش با تصحيح و تعليقات و مقدمه استاد سيد جلال الدین آشتیانی كه داراى خصوصيات زير است:
۱- اين نسخه بر اساس نسخه مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانی به عنوان نسخه اصل و نسخه چاپى از كتب ملكى مرحوم آقا میرزا ید الله کجوری معروف به ميرزا يد الله نظرپاك كه او آن را با نسخه‌هاى قابل اعتماد مقابله و تصحيح نموده است و نيز نسخه مرحوم ميرزا محمود قمى مقابله و تصحيح گرديده است.
۲- اين نسخه مشتمل بر مقدمه‌اى مفصل از مصحح محترم است كه بالغ بر ۱۷۰ صفحه مى‌باشد. فهرست تفصيلى مطالب كتاب صفحات ۱۸۲ تا ۱۹۲
[۴۷] تمهيد القواعد ، ابن ترکه، ص۱۸۲-۱۹۲.
و اصل كتاب كه مستقل از مقدمه شماره‌گذارى شده است، صفحات ۳ تا ۲۷۴ را در بر مى‌گيرد. متأسفانه اين نسخه فاقد فهرست‌هاى تخصصى همانند فهرست آيات و روايات و اعلام و اصطلاحات و غيره مى‌باشد.
۳- اين كتاب مزين به حواشى مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌اى و شاگردان او مرحوم ميرزا محمود قمى و مرحوم ميرزا هاشم اشكورى و نيز حواشى و تعليقاتى از مصحح محترم آن استاد سيد جلال الدین آشتیانی است.

۱۵ - فهرست ابواب و فصول كتاب



مصحح محترم، فهرست تفصيلى از مباحث كتاب را آورده است كه هر چند از جهت نماياندن مباحث جزئى و مشخص كتاب كمك شايانى به استفاده‌كنندگان مى‌كند اما از نشان دادن پيكره اصلى و مباحث محورى كتاب ناتوان است. اين ضعف در اصل به رساله قواعد التوحید به عنوان متن و كتاب تمهيد القواعد به عنوان شرح مربوط است كه مباحث را در چارچوب ابواب و فصول منظمى ارائه نداده‌اند و از اين جهت كار مراجعه به كتاب و استفاده از آن را مشكل ساخته‌اند.
ظاهرا مصحح كتاب در ابتدا مصمم بوده‌است عناوينى براى مشخص ساختن مطالب و مباحث آن قرار دهد اما اين عناوين از چهار عنوان تجاوز نمى‌كند كه سه عنوان آن مربوط به مقدمه است كه عبارتند از:
۱- في بيان موضوع العلم على مشرب التحقيق
۲- في معنى بعض الألفاظ المتداولة بحسب غرضهم
۳-في بيان معنى لفظ الكون و يك عنوان به مباحث اصلى كتاب يعنى عنوان «في اشتراك الوجود بحسب المعنى و المفهوم»
[۴۸] تمهيد القواعد ، ابن ترکه، ص۵۵.
بعد از اين عنوان تا آخر كتاب عنوان ديگرى به چشم نمى‌خورد. با اين حال مباحث عمده كتاب را مى‌توان در چهار محور معرفى نمود كه عبارتند از:
۱- اثبات توحید وجود و دفع شبهات از آن و بيان برخى از خصوصيات حقيقت وجود.
۲- ظهور وحدت در کثرت و بيان پيدايش كثرات و تعينات از تعين اول تا آخرين مرتبه ظهور حقیقت وجود .
۳- بيان ويژگى‌هاى انسان و اثبات صلاحيت او براى مظهريت تامه الهى و بيان مراتب نزولى و صعودى او.
۴- راه و روش وصول به معارف حقه و دفاع از حقانيت کشف و شهود و اثبات هماهنگى برهان و شهود و دفع اشكالات بر هر يك از اين دو روش.
مباحث ديگرى كه در كتاب آمده است يا از مبادى و مقدمات محورهاى چهارگانه است و يا از نتايج و متفرعات آن.

۱۶ - چاپ



تمهیدالقواعد نخستین بار در ۱۳۱۵، به اهتمام شیخ احمد شیرازی ، در تهران چاپ سنگی شد.
[۴۹] آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۱۸۱.
[۵۰] مشار، ستون ۲۱۷.
همچنین در ۱۳۵۵ ش، همراه با حواشی آقا محمدرضا قمشه ای و میرزامحمود قمی
[۵۱] محسن کدیور و محمد نوری، مأخذشناسی علوم عقلی: منابع چاپی علوم عقلی از ابتداء تا ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۵.
با پیشگفتار سیدحسین نصر و در ۱۳۶۰ ش، با همان حواشی و با مقدمه سیدجلال الدین آشتیانی و به تصحیح همو، در تهران به چاپ رسید. این کتاب، با ویرایش دوم، در ۱۳۸۱ ش در قم تجدید چاپ شد.

۱۷ - فهرست منابع



(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۲) علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۳) عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، (تهران) ۱۳۷۲ ش.
(۴) محسن جهانگیری، محیی الدین بن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۵) محمدتقی دانش پژوه، «مجموعه رسائل خجندی»، فرهنگ ایران زمین، ج ۱۴ (۱۳۴۵ـ۱۳۴۶ ش).
(۶) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، با تعلیقات علی نوری، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۷) محسن کدیور و محمد نوری، مأخذشناسی علوم عقلی: منابع چاپی علوم عقلی از ابتداء تا ۱۳۷۵، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۸) هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبائی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۹) علی مدرس موسوی، «احوال و آثار صائن الدین ترکه اصفهانی»، در مجموعه سخنرانیها و مقاله‌ها در باره فلسفه و عرفان اسلامی، چاپ مهدی محقق و هرمان لندلت، تهران ۱۳۴۹ ش.
(۱۰) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ ش.

۱۸ - پانویس


 
۱. تمهيد القواعد ، ابن ترکه، ص۵۰.
۲. علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۱.
۳. محمدتقی دانش پژوه، «مجموعه رسائل خجندی»، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۱۱.
۴. علی مدرس موسوی، «احوال و آثار صائن الدین ترکه اصفهانی»، ج۱، ص۱۱۷.
۵. صائن الدین، ص ۴ـ ۵.
۶. صائن الدین، ص ۶ـ۷.
۷. صائن الدین، ص ۱۸ـ۱۹.
۸. صائن الدین، ص ۱۴ـ۱۷.
۹. صائن الدین، ص ۲۶ـ۲۷.
۱۰. صائن الدین، ص ۳۲.
۱۱. صائن الدین، ص ۳۲ـ۳۳.
۱۲. صائن الدین، ص ۳۴ـ۴۷.
۱۳. صائن الدین، ص ۴۸.
۱۴. صائن الدین، ص ۵۵.
۱۵. عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۵۱.
۱۶. صائن الدین، ص ۵۶ـ۵۷.
۱۷. صائن الدین، ص ۶۰ـ۶۳.
۱۸. صائن الدین، ص ۶۴ـ۶۵.
۱۹. عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۷۴.
۲۰. علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۷۱ـ۷۴.
۲۱. صائن الدین، ص ۷۴.
۲۲. صائن الدین، ص ۸۷ ـ ۹۵.
۲۳. صائن الدین، ص ۹۵ـ۱۰۹.
۲۴. صائن الدین، ص ۱۱۵ـ۱۱۶.
۲۵. صائن الدین، ص ۱۳۳ـ۱۳۷.
۲۶. صائن الدین، ص ۱۴۱ـ۱۶۶.
۲۷. صائن الدین، ص ۱۶۷ـ۱۷۲.
۲۸. صائن الدین، ص ۱۷۶.
۲۹. صائن الدین، ص ۱۷۲ـ۲۰۲.
۳۰. صائن الدین، ص ۲۰۶ـ۲۱۲.
۳۱. صائن الدین، ص ۲۴۸ـ۲۴۹.
۳۲. صائن الدین، ص ۲۵۲.
۳۳. صائن الدین، ص ۲۶۰ـ۲۶۲.
۳۴. صائن الدین، ص ۲۷۰ـ۲۷۳.
۳۵. صائن الدین، ص ۲۷۴.
۳۶. تمهیدالقواعد، ص ۵۵ ـ۵۶.
۳۷. تمهیدالقواعد، ص ۱۴۴.
۳۸. تمهیدالقواعد، ص ۱۶۱.
۳۹. تمهیدالقواعد، ص ۱۵- ۶۱.
۴۰. تمهیدالقواعد، ص ۱۷۶.
۴۱. تمهیدالقواعد، ص ۱۸۶.
۴۲. هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۴۶۹.
۴۳. علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۲.
۴۴. محسن جهانگیری، محیی الدین بن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، ج۱، ص۴۳۳ـ۴۳۴.
۴۵. محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۴۹۳ـ ۴۹۵.
۴۶. عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۷.
۴۷. تمهيد القواعد ، ابن ترکه، ص۱۸۲-۱۹۲.
۴۸. تمهيد القواعد ، ابن ترکه، ص۵۵.
۴۹. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۱۸۱.
۵۰. مشار، ستون ۲۱۷.
۵۱. محسن کدیور و محمد نوری، مأخذشناسی علوم عقلی: منابع چاپی علوم عقلی از ابتداء تا ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۵.


۱۹ - منبع



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تمهیدالقواعد (ابن ترکه)»، شماره۳۸۸۹.    
نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.